امروز میخواهم در مورد کتاب بنویسم...
به تازگی کتاب زندگی خود را طراحی کنید از بیل بورانت و دیوید ایوانس را شروع کردم به مطالعه کردن که خب همراه با تمرین هست و یکی از آنها داشتن دفتر اوقات روزانه هست یرای من که فعلا بیکارم و کار خاصی هم نمی کنم پر کردن این دفتر که مربوط به کارهایی هست که در طول روز انجام می دهیم خیلی سخت شده و فعلا خواندن آن متوقف شده است و بابت این مسئله ناراحت هستم ولی از فردا تلاش می کنم این دفتر را پر کنم با همین کارهای معمولی که انجام می دهم ببینم به کجا می رسم و حتما نتیجه هم اینجا می نویسم. البته الان سه کتاب نا تمام روی دستم مانده است که راستش حوصله تمام کردن آنها را ندارم. یکی دیگر کتاب دوست یابی از دیل کارنگی هست که البته برای بار دوم هست که شروع کردم و آن یکی هم تجلی بخشی های فلسفه که الن دو باتن نویسنده آن هست که به نظرم برای من که شناخت درستی از فلاسفه ندارم خیلی لازم است خواندنش. دلیل تمام نکردنش هم شروع کردن دو کتاب دیگر بود. کتابی که بیشترین تاثیر را روی من گذاشت همین آیین دوست یابی بود و به همین خاطر دوباره شروع کردم به خواندن. کتاب بادبادک باز خالد حسینی و جنگجوی صلحجو دن میلمن هم در تغییر نگرش من تاثیر گذاشتند که متاسفانه موفق نشدم تکرار کنم.
یک تصمیم مهمی که به تازگی گرفتم تکرار چند باره ی کتاب هایی هست که دوست دارم به جای شروع کتاب جدید هست که امیدوارم موفق بشوم و بتوانم عمل کنم که شامل ضرب المثل الاغی با کوله باری از کتاب بر پشت نباشم که در حال حاضر یکی از نمونه های بارزش هستم کلی کتاب خواندم اما با کمترین عمل.