چند روزی بود می خواستم وبلاگ را به روز کنم اما نمی دانستم چه بنویسم بعد به این نتیجه رسیدم تو که حتی برای یک پست وبلاگ چیزی به ذهنت نمی رسد چطور می خواستی هر روز بنویسی. 

ترسیده بودم از اینکه من چقدر عقب هستم از آنهایی که وبلاگ می نویسند و جذاب هم می نویسند داشتم ناامید می شدم و فکر کردم تو که توانایی وبلاگ نوشتن هم نداری پس بی خیال آن شو از طرفی دیگر دوست داشتم هرطور شده حتی دست و پاشکسته ادامه دهم و آن را کامل کنار نگذارم پس کاری که باید بکنم این است با عمق بیشتری به اتفاقات به کتاب ها به اطرافیان نگاه کنم تا راحت تر بتوانم بنویسم.

دلیل اینکه الان دلگرم شدم به ادامه ی نوشتن و دارم این پست را هم مینویسم یک پست در وبلاگ پریسا حسینی دیدم با عنوان دوچرخه ی ست گاردین که آقای گاردین برای یادگیری هر چیزی مثال دوچرخه سواری را می زند که تو با خواندن در مورد آن و شنیدن دوچرخه سوار نمی شوی تو باید به صورت عملی تمرین کنی و در طی تمرین ممکن است تو اشتباه این کار را نجام دهی، چندین بار زمین بخوری و دوباره بلند شوی و ادامه دهی تا ماهر شوی و بلاگ نویسی هم همین هست.

ممکن است هر روز نتوانم وبلاگ را به روز کنم ولی سعی میکنم نوشتن در وبلاگ را رها نکنم و هر روز در پی اموختن بیشتر باشم و در اینجا با شما سهیم شوم.